- لا قیدی
- بی بند و باری آسانگیری
معنی لا قیدی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی قیدی، بی بند و باری
بی بند و بار بی بند
بدون قید و شرط: (در نسخه ای که بر رسومات نوشته اند رسوم را د ر تحت امیر آخور باشی مجملا - بلاقید (جلو) و (صحرا) تفصیل داده اند بقرینه ظاهر میشود که آنچه از اصطبل دهند متعلق بامیرآخورباشی صحرا باشد)
آسانگیری بلغندی
بی قید، بی پروا، بی بند و بار
بی قید سهل انگار بی اعتنا. یا لاقیدی. بی قیدی سهل انگاری. بی پروا، بی بند و بار، بی بند و بار